اول اينكه من ادعايي بر عالم بودن ندارم .دوم اينكه وقتي براي وب گردي ندارم تا سري به وبلاگ شما بزنم .سوم اينكه بعله -گرفتم - دقيقا مخاطب اين نوشته ي من امثال شما بوده اند كه همه چيز را سياسي مي دانيد و رجوعي به رفتار و برخوردتان با ديگران نمي كنيد و همه تقصيرات را به گردن بيگانه مي اندازيد .وو....قطعا كشورهاي پيشرفته -شما -را ندارند كه اين نظريه ي شما را مبني بر مهم نبودن مرزهاي جغرافيايي وچه وچه را برايشان بفرماييد و به آنها بگوييد كه -گرفتيد-تا بيچاره ها ساليان سال اين همه هرينه و وقت و تلاش همه جانبه ي خود را براي جذب كردن مدال آوران كشورهاي جهان سوم نكنند وچشم چشم نكنند تا كنكور تمام شود سيل نامه هاي خود را با هزاران وعده كه به حق هم انجام مي دهند سرمايه ي ما را به يغما نبرند .مطمئن هستم كه از شندين اين خبر 5سال ّيش كه تنها در آمريكا 2500 استاد ايراني در دانشگاهاي يشان در حال تدريس هستند هيچ احساس تاسفي نمي كنيد ومي گوييد كار كار بيگانه است والا من چنين و چنانم .در مورد اظهار نظرتان : سخن شما متين است به شرطي كه از مرز فكري خود مطمئن باشيد به عبارت ديگر وقتي گنجايش فكريتان آنقدر گسترده باشد كه همه عالم را در بر بگيرد تنها در آن صورت است كه فكر ،مرزها را تعيين مي كند ولي مراقب باشيد كه وقتي -گروهي-كه حتي با فكرهاي كوچك خود مرز خانه ي خود را هم به زور تعيين مي كنند در مبارزه ي فكرها ،دنيا را با سرابي نبازند . جدا مراقب خودتان باشيد .-گرفتيد -