سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ متفکران

عبد چیست و عابد کیست ؟

عبد به معنی تابع مطلق بودن فرد در مقابل چیز و یا کسی بالا دست خود است . در حقیقت عبد یا بنده کسی است که هر کار ،عملی و در حقیقت هر اندیشه ای را که در سر دارد مطابق با خواسته های معبود و بالادست خود انجام می دهد.

اما فرق عابد و غلام چیست ؟ غلام به معنی کسی است که در انجام امور خود هیچ گونه اختیاری ندارد وتمام و کمال تابع اوامربالا دستی خود و صاحب خود می باشد . در حقیقت فرق غلام و عبد در داشتن و نداشتن اختیار است . عبد با توجه به اختیاراتی که در خود دارد خود را تابع معبود و بالا دست خود می کند ولی غلام از اول هم هیچ گونه اختیاری از خود در انجام امور ندارد . پس کار عبد از غلام بسیار با ارزش تر است چرا که عابد با توجه به اختیاری که در انجام امور خود از خود داراست آنها را نادیده گرفته و خود را تمام و کمال در اختیار بالادست خود قرار می دهد و هر آنچه معبود و معشوقش می گوید انجام می دهد. اماغلام به دلیل اینکه راه دیگری در بر آورده کردن اوامر بالادست خود ندارد آن اوامر را انجام می دهد.(اصطلاح غلام حلقه به گوش هم به همین دلیل است مانند اینکه حلقه ای به گوش یا بین دماغ آنها می انداختند و با طنابی که به آن وصل می کردند چون این حلقه ها در نقاط حساس و درد ناک بدن بوده به همین دلیل آنها با کوچکترین کشیده شدن طنابی عکس العمل نشان می دادند و به هر طرفی که صاحبشان می خواست حرکت می کردند چرا که چاره ای جز این نداشتند !) .

 

اما دلیل خلقت انسان طبق آیات قرآن همانا عبد خداوند بودن است . به عبارت دیگر انسان باید آنچنان استعداد های درونی خود را پرورش دهد تا به فطرت اولیه ی خود باز گردد و در این صورت به عبد بودن خداوند در خواهد آمد . برای سهولت مثالی می آوریم :مانند شاگردی که هر آنچه معلمش می گوید مو به مو انجام می دهد و درس خود را ادامه می دهد تا جایی که از نظرآن حرفه ی خاص بیشترین شباهت و نزدیکی را به معلم خود پیدا می کند . اگرچه ذات اقدس الهی خالق است و ما مخلوق و خالق هرگز در مخلوق جمع نمی گردد ولی تلاش برای نزدیکی و تقرب دلیل خلقت انسان است تا جایی که تمام افعال و سخنان و حرکات همان چیزی است که خداوند اراده کرده است و این همان نقطه ایست که پیامبر (ص) در آنجا قرار داشت به همین دلیل هم بر ما امر کرد که در نماز یک یا دو بار این جمله را ذکر کنیم که (اشهد ان محمد رسول الله )که البته مهمترین دلیل این ذکر این است که مسلمانان همواره به یاد داشته باشند که پیامبر (ص) تنها رسول خدا بوده است و لا غیر و نه مانند مسیحیان که پس از دیدن نور پیامبر اسلام از ترس اینکه پیامبرشان از پیامبر اسلام عقب نیافتد به او مقام الوهیت دادند !و حضرت عیسی (ع) را پسر خدا و در مواردی نیز نعوذ بالله تصویر و تجسم ذات اقدس الهی دانسته اند !

بنابراین عابد ،همان عبد در مقابل معبود خویش است .

اما سوال مهم تری نیز در این میان مطرح است که چگونه یک عبد می تواند تجلی معبود خود باشد . به عبارت دیگر چگونه می توان ایمان داشت که هر آنچه که امامان و پیامبر (ص) انجام می داده اند دقیقا خواست خداوند بوده است ؟و اوامرشان درست منطبق بر اراده و خواست خداوند است ؟

جواب این سوال را می توان به سادگی با یک مثال ملموس داد : تصور کنید که شما یک فرد علاقه مند به شنا هستید و هدف شما هم متخصص شدن در این رشته ی ورزشی است . با گرفتن یک معلم یاد گیری شنا را شروع می کنید (پس اصل اول علاقه به ورزش شنا است واین علاقه تاجایی است که ترس غرق شدن در آب را از شما می گیرد و حاضر هستید برای یاد گیری و یا قهرمانی ریسک پریدن در آب را به جان بخرید ،به عبارت دیگر شرط اول شیدایی است !)و بعد به معلمی که انتخاب کرده اید اعتماد می کنید چرا که اگر کوچکترین شکی در مهارت معلم خود داشته باشید هر گز نمی توانید پیشرفت کنید. مثل اینکه معلم به شما بگوید باید در عمق 2 متر بپرید و شما اگر شک به معلم خود داشته باشید پیش خود می گویید : شاید دروغ می گوید ،شاید می خواهد من غرق شوم ،شاید و....و این چنین می شود که هرگز نمی توانید در آن رشته به مهارت برسید .(شرط دوم عشق و علاعه و از همه مهمتر اعتماد به مهارت معلم است )و آنچنان این عمل ادامه می یابد و سالیان طولانی معلم شما غلط ها ی شما را می گیرد تا هر روزدر مهارت شنا گری به معلم خود نزدیک تر و نزدیک تر می شوید . تا جایی که در مسابقه ای که شرکت کرده اید آنچنان شنا می کنید که اگر خود معلم شما هم در آن مسابقه بود تقریبا همان گونه شنا می کرد . در این موقعیت نمی توانید بگویید که من شنا کردم ولی اگر معلم من هم در مسابقه جای من در آب فوتبال بازی می کرد ؟؟!!جزو بدیهیات است که شاگرد هر آنچیزی را تا حالا انجام داده که معلم از او خواسته بنابراین حالا دست و پا و تمام جوارحش همان کاری را می کند که اگر خود معلم هم بود عموما همان کار را می کرد !(این نقطه همان جا است که خداوند به امام حسین (ع) می فرمایند که :به سوی خداوند و مربی خویش باز گرد در حالی که من از تو راضی ام و تو هم از من )یعنی آفرین تو درست همان طور عمل کردی که درست منطبق بر خواست و اراده ی من بوده است .

پس اگر قبول داشته باشیم که فردی خود را وقف خداوند کرده باشد (عبد)و هر آن چیزی را که "رب" ش دستور داده انجام می دهد باید و لزوما قبول داشته باشیم که بالاخره این شاگرد به جایی می رسد که خودش تقریبا بر معلمش منطبق خواهد شد و یا حداقلش این است که اراده اش بر خواست و تصمیم و اراده ی معلم و "رب"ش منطبق خواهد شد .

این چنین است که قول و عمل امامان و پیامبراز اراده ی خداوند جدا نبوده است . پس سنت (راه و روش و سیره ی زندگی پیامبر (ص) )در حقیقت همان خواست و اراده ی خداوند است . و خداوند در قرآن کریم نیز این را تاکید فرموده است که پیامبر (ص) "اسوه حسنه " برای شما است . چرا که عمل او درست منطبق با خواست و اراده ی خداوند ی پس منطبق بر حق است .چه ایشان این مورد را ذکر کرده باشند چه ذکر نکرده باشند . چه فرموده باشند که خداوند امر کرده اند به فلان کار چه نفرموده باشند در هر صورت قول و عمل ایشان منطبق بر اراده ی خداوند و "رب " است .و همانا او عابد حقیقی است .                                                       والسلام معماری

 


نوشته شده در یکشنبه 89/9/28ساعت 1:40 صبح توسط آ.معماری نظرات ( ) |

قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت

کد نوحه

کد مداحی