وبلاگ متفکران
بررسی فرار مغزها از دیدگاه قرآن در ایات قرآن کریم مسافرت به عنوان یکی از امورمهم به تمامی مومنین توصیه شده است . و برای آن دلایل مختلفی در نظر گرفته شده است : از جمله :دیدن و عبرت گرفتن از اینکه گذشتگان اگر چه قدرت زیادی داشتند و لی همه در مقابل قدرت خداوند ناچیز و ضعیف بودند . (الأنعام/11)قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ" (اى پیامبر! به آنان) بگو: در زمین بگردید، سپس بنگرید که سرنوشت تکذیبکنندگان چگونه شد؟از این نمونه می توان به بنای فرعون و اهرام ثلاثه ی و یا دیوار چین و... آنها اشاره کرد . (یوسف/109)"...فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا أَ فَلا تَعْقِلُونَ"... آیا در زمین سیر نکردهاند تا عاقبت کسانى را که پیش از آنان بودهاند بنگرند؟ و قطعا سراى آخرت براى کسانى که تقوا پیشه کردهاند بهتر است. آیا نمىاندیشید.؟ 2- دیدن تکنولوژی و روش زندگی کردن گذشتگان که باعث می شود از اشتباهات تکنیکی آنها عبرت گرفته و نیز پیشرفت آنها را پایه ای برای پیشرفتهای بیشتر خود قرار دهیم . پدیده ای که امروزه به نام پست مدرنیته (در عین مدرن بودن رجوع به فرهنگ گذشتگان کردن )مورد بحث است و از دیدگاه و منظر قرآن مطرح شده است .از این مورد می توان به بررسی اهرام ثلاثه و یا منارجنبان و... اشاره کرد . 3- مسافرت برای تحقیقات علمی و نمونه بر داری ها و... ( العنکبوت/20)"قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ"بگو: در زمین بگردید، پس بنگرید که (خداوند) چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس (همان) خدا نشأهى آخرت (قیامت) را ایجاد مىکند، همانا خداوند بر هر کارى بسیار توانا است. مهاجرت مغزها : بنابراین مسافرت با مهاجرت متفاوت است . چرا که آنجا صحبت از سیر و سفر بود اینجا صحبت از هجرت و ترک کردن دیار ی که در آن زندگی می کنند است والبته هم دلایل آن متفاوت الست و هم نتیجه ی این حرکت . همه می دانیم که مهاجرت وقتی اتفاق می افتد که فرد و یا گروه مهاجرت کننده دارای عقاید و یا اعمال و یا فرهنگهایی هستند که با آن قوم و گروهی که در آن زندگی می کنند تناسبی ندارد و یا آنقدر متفاوت است که زندگی کردن برای گروه مهاجر را مشکل و یا مختل می کند . بنابراین قبول داریم که مهاجرتها در طول تاریخ یا برای کنجکاوی بوده که در قرآن این دسته در گروه سیو آورده است . کسانی که برای کنجکاوی حرکت کرده اند ولی بنا به شرایطی قادر نبوده اند دوباره به مکان زندگی خود باز گردند و در مکان دید مستقر شده و خود پایه گذار قومها ونسلهای جدیدی شده اند . ولی گروه دوم که خداوند اصل مهاجرت را برای آنها تعریف کرده است برای گروهی است که از نظر فکر و عقدیتی و البته عملی با محیط و مردم اطراف و قوم خود همخوانی ندارند و در واقع یا اخراج شده اند و یا بعد از تحمل سختی هایی مجبور به مهاجرت شده اند . د ر مورد مهاجران اولیه که قرون بسیار گذشته انجام شده است تشخیص اینکه آن اقوام اولیه ناسازگار با محیط خود بوده اند و یا بر اثر کنجکاوی از قوم خود جدا شده وسیر و سفر کرده اند مشکل است ولی با مدد گرفتن از قرآن که در مورد حضرت نوح و اقوام لوط وو.... گفته است نشان می دهد که دلیل مهاجرت آن اقوام هم البته ناسازگاری اعتقادی و عملی با محیط و قوم خود بوده است که دو اثر داشته است . (النمل/56)"فَما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ"ولى پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: خاندان لوط را از شهرتان بیرون کنید، زیرا آنان مردمى هستند که پاکیزگى مىجویند. 1-اولین اثر برای خود مهاجر بوده است که بدیهی است کسی که در مکانی که زندگیش با سختی است و با اقسام کوته نظری ها مواجه است وقتی مهاجرت رخ می دهد در حقیقت برایش گشایش صورت گرفته است : (آل عمران/195)"فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ"پس پروردگارشان دعاى آنان را مستجاب کرد (و فرمود:) که من عمل هیچ صاحب عملى از شما را، خواه مرد یا زن، (گرچه) همه از یکدیگرید، تباه نمىکنم (و بىپاداش نمىگذارم). پس کسانى که هجرت کرده و از خانههایشان رانده شده و در راه من آزار و اذیّت دیده، جنگیده و کشته شدند، قطعاً من لغزشهایشان را مىپوشانم و در باغهایى که نهرها از زیرشان جارى است، واردشان مىکنم. (این) پاداشى است از طرف خدا، و پاداش نیکو تنها نزد خداست.(الأنفال/74)"وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ"و کسانى که ایمان آورده و هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند و کسانى که پناه دادند و یارى کردند، همانان مؤمنان واقعىاند. براى آنان آمرزش و روزى شایسته و کریمانهاى است.در این آیه به فضوح نشان می دهد که خود مهاجری که بخاطر پایبندی به اصول اعتقادی خود مورد اذیت قرار گرفته وقتی امر به هجرت میاید باعث راحتی او خواهد بود اگر چه وعده ی اجرتی که به خاطر آن پایداری هم که انجام داده اند از جانب خداوند حتمی است و خود رفاه مضاعفی خواهد بود .هم برای خلاص شدن از قوم خود و هم رسیدن به وعده ی خدا. 2-اما آنچیزی که باعث شد این مقاله را بنویسم بررسی تاثیر مهاجرت بر قوم باقی مانده شده است !امروزه بحث اساسی که مطرح است این است که مهاجرت افراد چه تاثیری بر قوم و افراد باقی مانده می گذارد ؟! اگر چه همه اعتقاد داریم که انسانها مختار هستند که هرکجای عالم دوست دارند می توانند زندگی کنند وطبق سخن وزیر قرار نیست همه در ایران بمانند و زندگی کنند !ولی آنچیزی که امروزه دغدغه ی تمام دولتها است خود مهاجرت نیست بلکه آثار مهاجرت است . اما با بررسی دوباره ی آیات قرآن دیده می شود که لحظه ای که خداوند به پیامبران خود امر کرد که از دیار خود خارج شوند در حقیقت این امر برای رفاه حال پیامبر خود ش نبوده . همه ی کسانی که با قرآن آشنا هستند می دانند که وقتی خداوند به مومنینش که در عذاب هستند در بین یک قومی فرمان مهاجرت می دهد نه به خاطر این است که می خواهد آب در دل مومنانش تکان نخورد و به اصطلاح برای رفاه حال مومنینیش که این امر را نمی کند .چرا که اگر قصد خداوند در امر کردن به مهاجرت رفاه حال آنها بود اول اینکه باید بدانیم :خداوند قادر است و روزی دهنده و قادر بوده است که در هر شرایطی روزی مومنین خودش را داده و آنها را بی نیاز کند .ثانیا مگر پیامبران خداوند و مومنینش برای کسب راحتی و رفاه به دنیا آمده اند که تا یک ذره سختی بکشند به آنها امر به هجرت دهد ؟؟!! عقل نشان می دهد که فرمان هجرت برای رفاه خود مهاجر نبوده (اگر چه بی تاثیر هم نبوده است و اثرات خوبی را خداوند برای این مهاجرت وعده داده است چرا که بالاخره کندن و گذشتن از زادگاه برای هر کسی مشکل است ولی خداوند به مومنینش وعده داده اگر مهاجرت کنند او شرایط ایده آلی برای جایزه ی این عمل آنها برایشان قرار خواهد داد )امام سوال اینجاست که مگر مهاجرت گروهی چه تاثیر مخربی برای افراد باقی مانده قرار است داشته باشد که خداوند همیشه بعد از این مهاجرتها عذاب را وارد کرده است . بعد از هجرت حضرت لوط عذاب نازل شد ویا هجرت حضرت نوح و... (النحل/41)"وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ"و کسانى که پس از آنکه ستم دیدند در راه خدا هجرت کردند، بدون شک ما در همین دنیا جایگاه نیکوئى به آنان خواهیم داد و اگر مىدانستند البته پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود. یکی از علومی که امروزه با مطالعات گسترده با آن رسیده اند به نام" نشت مغزی "نام گرفته است و این به این معنی است که وجود افراد باهوش و یا مثبت بین و یا افرادی با تعادل روانی باعث تاثیر بر افراد دیگر آن جمع دارد . به عبارت دیگر اگر شما وارد که جمع تحصیل کرده و مشتاق علم شوید چه بخواهید و چه نخواهید از طریق امواج فکری تاثیر گرفته و خود نیز نا خواسته به سمت توجه به علوم کشیده می شوید . به همین دلیل برانتخاب همنشین و دوست تاکید زیادی شده است .بنابراین هوش اجتماعی افراد هم متاثر از هوش اجتماعی کل مردم می باشد . پس هرچه در یک اجتماع افراد باهوش تر باشد احتمال اینکه افراد کم هوش تر هم به مرور دارای ضریب هوشی بیشتری شوند وجود دارد . امروزه حتی در بسیاری از کشورها هفته ای یک بار کودکان کم توان ذهنی را وارد مدارس عادی می کنند تا هم کودکان عادی با این دسته از افراد اجتماع آشنا شوند و فردای آینده آنها را در اجتماع تمسخر نکنند و هم آن کو دکان کم توان پرورش بهتری پیدا کننند و از هوش کودکان عادی تاثیر بگیرند . (از این قسمت به بعد مهاجرت ایرانیان مورد بررسی قرار خواهد گرفت ) برای بررسی آثار مهاجرت باید با احترام به آزادی و حق انتخاب انسانها برای مکان زندگیشان بررسی کنیم که این اقوام مهاجر جزو کدام گروه هستند .با مطالعه ی خیلی سطحی از اداره ی مهاجرت کانادا و در رده ی دوم استرالیا در 30-20 سال گذشته مفهوم می گردد که مهاجرت برای کسب دانش و در مواردی باز گشت به کشور رتبه ی اول مهاجران راداشته است . اما بررسی آمار مهاجرت تحصیل کرده از 15 سال پیش فکر بسیاری از مردم را به خود مشغول داشته است .چرا که افرادی که در ایران تحصیل می کنند با هزینه های دولتی (البته تا چندی پیش)تحصیل می کردند و با بررسی که انجام شده است دیده شده است که برای هر فرد دکتر مبلغی حدود150 میلیون خرج دولتی و هزینه صورت گرفته است که با رفتن او این مبلغ از بین خواهد رفت .و برای گرفتن اقامت از طریق سرمایه حداقل مبلغ800میلیون لازم است.که این مبلغ برای آمریکا یک میلیارد و دویست میلیون تومان اعلام شده است . اگرچه رویکرد دولت به خصوصی سازی تحصیلات دانشگاهی و یا گرفتن سفته و برای دانش آموختگان دانشگاهای دولتی و... شاید جبران هزینه های صورت گرفته و خروج اموال دولت را در این زمینه جبران بکند ولی قصه به اینجا ختم نمی گردد . چرا که آمار ها نشان دهنده ی تغییر بافت مهاجر است .مهاجران اخیر تنها تحصیل کرده ها نیستند . در سایت مهاجرت کانادا به وضوح قابل دید است که تا دوسال پیش ایران رتبه ی دوم مهاجران سرمایه گذار را داشته است واکنون به رتبه ی اول رسیده است . از وقتی که اقتصاد کشورها ی پیشرفته دچار نقصان شده اقامت خود را در حقیقت می فروشند . قابل شرح است که برای گرفتن اقامت از طریق سرمایه گذاری برای کانادا لازم است مبلغ 180 میلیون به دولت کانادا داده شود و... و یا برای گرفتن اقامت (بدون اجازه کار ) برای اروپا لازم است که تنها یک خانه در آنجا خریداری کنید و هر سال هم سه ماه در آنجا مستقر باشید !!(بدون اجازه ی کار )یعنی بروید و فقط پول خرج کنید و ... ترفندهای گسترده ی دیگری برای خروج سرمایه ها از کشور !ولی باز این انتهای قصه نیست . آمار کشورهای مهاجر پذیر که شرایط مهاجرتی خود را تغییر داده و سخت تر کرده اند . تمایلشان برای دادن اقامت به مهاجران متخصص(اسکیل ورکر) است باعث نگرانی افزون خواهد بود. بدین معنی که امروز دیگر تحصیلات تنها ملاک نیست بلکه داشتن مهارت و در حقیقت سابقه ی کاری در آن شغل مورد نظر مهم شده است و این در حقیقت نشان دهنده ی خروج تحصیلات همراه با تبحر و مهارت است . به عبارت دیگر خروج "مدیریت"است . بنابراین نمی توان به راحتی (که متاسفانه از گوشه و کنار شندیه می شود )بگوییم که همینه که هست هرکسی دوست ندارد برود ؟؟؟!! حرکت و مهاجرت دغدغه ی همه ی افراد هست و باید باشد . هر عنصری در جای خود برای خود با ارزش است و وجودش لازم . فراموش نکنیم که پیامبر (سلام الله علیه)در عرض 13 سال نیمی از دنیا را مسلمان کردند .نه اصطلاح می کنند !نیمی از دنیا خواستند در عرض13 سال مسلمان شوند و این از قدرت انعطاف پذیری دین اسلام در بر خورد با فرهنگها و افراد مختلف است . توجه به توانایی های افراد ،استفاده از مهارتهای آنها ،اجازه به اظهار عقیده و نظرات آنها ،وو.... هزاران راه کار دیگر که به قدر کافی در سایتهای مختلف وجود دارد برای کسانی که اصولا "مهاجرت آحاد مردم و خروج آنها "نه تنها دغدغه ی اصلیشان است بلکه برای جلوگیری از آن از انجام هرکاری کوتاهی نمی کنند . فراموش نکنیم "من"خوب هستم "من "راضی هستم و... تنها کافی نیست ."من "موجودی اجتماعی است .فراموش نکنیم که وجود تفاوتها نعمتی است که باعث تحرک ،پویایی ، عشق ،شور ... می شود . این شعار که هرکسی مثل من نیست پس بد است و هرکه بد است پس بهتر است نباشد !و یا این شعار که من بدون کمک و وجود مردم دنیا هم می توانم بهترین باشم و...جز توهم چیز دیگری نیست.اگر اینگونه بود خداوند بارها در قرآن امر به سیر و سفر نمی کرد .در ضمن اینکه جالب است بدانیم که مومنین واقعی طبق آیات قرآن خودشان مهاجرت می کردند نه اینکه با کارهایشان مردم و اطرافیانشان را مجبور به اخراج و یا مهاجرت کنند !شما هیچ کجای قرآن نمی بینید که خداوند به پیامبرش دستور داده باشد که آن قوم بد و یا فلان قوم کافر را از کشورت و یا از محل زندگیت اخراج کن!ولی دائم در قرآن امر به مومنین و پیامبران شده است که از دیار خود بروید و یا مهاجرت کنید و... و من به آن کسانی که شما را آزار رسانده اند عذاب می فرستم .
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |