سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ متفکران

جهان بدون سلاح

بنا به درخواست یکی از خوانندگان به این موضوع می پردازیم :

سلاح در زبان علمی به وسیله و یا وسایلی می گویند که موجود زنده برای دفاع و نیز برای حمله به دیگر موجودات در درجه ی اول و در درجه ی بعدی برای حمایت و یا دفاع و از متعلقات خود بکار می برد. بنابراین تعریف وسیله هایی مانند چنگال بسیاری از حیوانات وحشی یا سمی که بسیاری از مارها از نیش خود ترشح می کنند ،حتی بوی بدی که بسیاری از حیوانات در دفاع از خود ترشح می کنند و یا حتی ساخت انواع لانه که حیوانات برای خود و اطرافیان خود انجام می دهند تا از گزند محیط اطراف در امان باشند و... خود سلاحهایی برای موجودات زنده است . بنابراین جهان وحش بدون سلاح غیر ممکن است . همه ی موجودات به اذن خداوند دارای شرایطی برای دفاع از خود و یا هویت خود هستند (حتی اگر در خوشش بینانه ترین حالت فکر کنیم که آنها برای تهیه غذا احتیاجی به حمله به دیگر موجودات زنده ندارند ولی باز هم احتیاج  به سلاح دارند برای محافظت خود از محیط اطرافشان ).

 

باز می گردیم به زندگی انسانها: انسانها نیز از این قاعده مستثنی نیستند بخصوص که انسانها دارای قوه ی لامسه ی ضعیف تری نسبت به موجودات دیگر دارند مثلا قوه ی بویایی ضعیف تری نسبت به  بسیاری از حیوانات دارند ویا قوه ی بینایی و یا بینش در تاریکی و... بسیار ضعیف تری دارند الزاما برای ماندن و زیستن مجبور بودند برای خود سلاحهایی را درست کنند و برای ایجاد امنیت برای خود وخانواده ی خود از آن استفاده کنند .تا اینجا به این نتیجه می رسیم همان طور که در مبحث "خیر و شر " در این وبلاگ گفته شد هر چیزی در این عالم دارای خیر و شر می باشد . "سلاح" هم دارای خیر و شر است که تا الان در مورد خیرات آن صحبت کردیم که اگر وجود نداشت نوع بشر نیز  نمی توانست در مقابله با محیط اطراف خود موفق باشد .اما مشکل از اینجا به وجود می آید که موجودات زنده ی عالم از سلاح خود برای حمله به موجودات دیگر استفاده کنند . در حقیقت خود داشتن سلاح خوب و مفید است .چرا که موجودات عالم دارای یک نسبت در قوت و توان نیستند بعضی قوی تر و بعضی ضعیف ترند .اما مشکل سلاح آنجایی ایجاد می شود که بخواهند با ابزار دستشان برای تضعیف و یا از بین بردن حقوق یکدیگر اقدام کنند . از اینجا است که دعواها و نزاعها پیش می آید و در این میدان تنازع آن گروهی مسلما و عقلا برنده و پیروز میدان خواهد  شد که دارا ی سلح محکم تر و یا کار آمدتری هست . اما اینکه دلیل حالتهای تهاجمی موجودات زنده چه می باشد می توان ذکر کرد که این کاملا بستگی به خود موجود زنده ،محل زندگی آن ،نیازها ی آن ،... داشته باشد . به طور مثال تصور کنید که ده شیر در یک جنگل وسیع پر از آهو زندگی می کنند بدیهی است که چون میزان پراکندگی  غذا برای شیرها مناسب است احتمالا آنان حالتها ی تهاجمی کمتری را برای کسب غذا در مقابل هم نشان می دهند و اگر به مرور این حالت ادامه پیدا کند و یک موجود خاص در شرایط ایده آل مانند باغ وحش که غذا به وفور و بدون داشتن حالتها ی تهاجمی برای حیوانات وحشی فراهم است زندگی کنند به مرور حالتها ی تهاجمی خود را فراموش می کنند . این موضوع دلیل اهلی شدن و یا بیشتر اهلی شدن بسیاری از گونه ها ی حیوانات را توجیح می کنند والبته برعکس آن هم صادق است . دیده شده است در شرایط سخت مانند کمبود مواد غذای ی موجودات زنده ی گروهای مختلف حالتها ی بسیار تهاجمی تری نسبت به هم نوعان خود و حتی دیگر موجودات نشان داده اند . البته این محدود به غذا نمی شود . دیده شده است که شیر نر در دوران به اصلاح فحلی خود بچه های خود را کشته است تا شیر ماده را برای ارتباط یا خودش تحریک کند . بنابراین می توان نتیجه گرفت که موجودات زنده موقعی از سلاحهای مفید خود برای حمله کردن به هم نوعان خود استفاده می کنند که مرتفع شدن نیازهای مادی خود را  به شدت مد نظر دارند.اگر چه در مورد گرگ استثنایی وجود دارد که گرگ حتی اگر نیاز مادی هم نداشته باشد برای کسب لذت اقدام به شکار می کند .

بنابراین در جوامع انسانی نیز این حکم جاری و ساری است . انسانها نیز برای مرتفع شدن نیازهای مادی خود عموما و در موارد جزئی تر برای کسب لذت بیشتر به طور عموم اقدام به حمله و استفاده از سلاحهای خود می کنند . خاصه اینکه این سلاحها را درست کرده باشند و یا از توانایی های فیزیکی خود استفاده کنند . مانند فحاشی کردن ،حملات فیزیکی و یادر حجمهای بزرگ تراستفاده از سلاح برای حمله به شهرها و یا کشورهای دیگر و... و نیز افزایش قدرت سلحهای موجودشان برای تخریب بیشتر .

نتیجه اینکه سلاح داشتن و یا درست کردن فی نفسه بد نبوده و نیست اما آن چیزی که آن را بد می کند روش و راه استفاده از آن است . ساختن سد برای مبارزه بر علیه سیل سلاحی کار آمد برای مبارزه با طبیعت است اما اگر همین سد را برای بستن آب بر خلق خدا استفاده کنیم این سلاحی مخرب خواهد بود .(سلام بر حسین شهید ).

بررسیمان را در مورد کار برد سلاح بیشتر می کنیم :

به خانواده ی خود نگاه کنید ،در یک خانواده ی نرمال بچه به پدر و مارد با سلاح سرد و گرم حمله نمی کنند!! حتی اگر عصبانی شوند . زن با سلاح گرم و سرد به همسر و یا حتی به همسایگان خود حمله نمی کند !!حتی اگر عصبانی باشد و یا حتی اگر نیازهای مادی به او فشار بیاورد . این نشان می دهد که ما انسانها در بر خورد با نیازهای مادی خود نسبت به حیوانات فاکتورهای عقلی و منطقی و اخلاقی دیگری را هم مد نظر می گیریم .که البته این یکی از اختلافات بین انسان و دیگر موجودات است .بنابراین می توان گفت که فاکتورهایی که از بچه گی در تربیت انسانها و در باورهای نوع بشر استفاده می شود و برای تعلیم در نظر گرفته می شود می تواند ترمز خوبی برای استفاده از سلاحهای مفیدی است که در اطراف انسانها ساخته شده است . در مراتب بالا تر هیچ انسان نرمالی با هواپیمایی که ممکن است در اختیار داشته باشد بمب بر سر خانواده و بستگان خود نمی ریزد . قوم پرستی .میهن دوستی . مهربانی .گذشت و... فاکتورهایی کار آمد برای عدم استفاده از سلاح می باشد . دنیای بدون سلاح امکان پذیر نیست .اما دنیای بدون نزاع امکان پذیر است . داشتن سلاح برای دفاع از خود در مواردی که دشمنی داشته باشیم خشن .زورگو .قدرت طلب و ظالم حق هر مظلوم است ولی اینکه از وسیله ی خود برای گرفتن حقوق مشخص دیگران استفاده کنیم مشکل ساز است . اما مشکل دیگر در بین مجامع بشری تعیین "حق" است . بسیاری از مسایلی که انگیزه را برای استفاده از سلاحهای خشن هموار می کند تعیین "حق " است . اینکه گروهی اتفاق نظر دارند که این حق برای آنها است وگروه مقابل خلاف این را در نظر دارند . خلاصه اینکه می توان دنیایی بدون کار برد سلاح برای کشتن و از بین بردن حقوق یکدیگر داشت به شرطی که :

  • 1- مدیریت دنیا و کلیه ی جوامع مدیریت واحدی باشد . به این معنی که تنها یک فرد و یا یک گروه و یا یک جامعه که دارای اعتقادات و نظرها و اشتراکات مادی واحدی هستند کل جوامع را اداره کنند تا در تعیین حق بین آحاد مردم نظر واحدی داشته باشند و در تعیین آن لذتها و تمایلات غیر منطقی خود را دخیل ندانند .
  • 2- انسانها در بر خورد با نیازهای مادی خود فاکتورهای بازدارنده مانند عقلانیت و منطقی بودن ،عشق داشتن به هم نوع خود را بکار ببرند و از تمایلاتی که منجز به حالتهای تهاجمی می شود بپرهیزند (اگر چه همه می دانیم که این موارد باید از بچگی مورد تعلیم و تربیت قرار گیرد تا در ضمیر نا خود آگاه افراد نهادینه شود و در شرایط سخت به کار آید والا نمی توان انتظار داشت با دو جلسه خصوصی !! بچه صبور شده و عشق به هم نوع را بفهمد.)که البته برای رسیدن به این اهداف نیز نیاز به آموزش واحد دارد به این معنی تعیرف واحدی برای اخلاقیات در نظر گرفته شود (مرجوع می شود به همان بند اول )که در بسیاری از کشورها بسیاری از اخلاقیات خوب و یا بد تعبیر می شود ولی همان اعمال در بعضی دیگر بد و یا خوب تعریف می شود . به هر حال آموش هم غیر مدیریت باید واحد باشد .
  • 3- تقسیم نیازهای بشری و مادیاتی که برای داشتن زندگی متعادل لازم است باید به شکلی عادلانه باشد تا افراد و یا جوامع در مقایسه ی بین خود با دیگران دچار حالتهای افسردگی و یا نا امیدی و... نشوند که خود شروعی برای رفتارهای تهاجمی است .
  • 4- از آنجایی که آحاد بشر دارای طبعهای مختلفی است و میزان کنترل آنها بر نفوس خود و در مقابل دیگران متفاوت است لزوما قوه ی کنترل کننده ای برای توضیح،توجیح،کنترل رفتارهای خشونت آمیز لازم است که دلسوزانه به هم نوع خود برای رسیدن به یک سطح متعادل زندگی کمک کند .بدیهی است وقتی افراد بدانند که گروهی مقتدر و قدرتمند وجود دارند که می توانند از طرق کاملا صلح آمیز و بشر دوستانه حقوق افراد را گرفته و یا اختلاف نظرهای آنها را حل و فصل کنند خود اقدام به بکار گیری سلاح در جهت کسب حقوق خود نمی کنند و آن را ازمجرایی کم خطر تر و یا بی خطر تر تقاضا می کنند .
  • 5- ...

در یک کلام .دنیا بدون کاربرد سلاحها بر علیه یک دیگر امکان پذیر است به شرطی که حکومتی عادلانه با مدیریتی کاملاعادلانه داشته باشیم . و این دقیقا همان چیزی است که عقلااز حکومت یکپارچه ی منجی  آخر زمان مهدی موعود (عج)طبق روایات انتظار می رود .

                                                اللهم عج الولیک الفرج -صدق الله العلی العظیم


نوشته شده در جمعه 90/7/15ساعت 2:31 عصر توسط آ.معماری نظرات ( ) |

قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت

کد نوحه

کد مداحی