سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ متفکران

به نا م خدا و با سلام به دوستان

لذت بردن در تعریف علمی به معنی هر محرکی در بدن انسان منجر به ترشح دوپامین می شود و در نهایت روندشادی را در بدن ایجاد می کند .حال چه این دوپامین به صورت مصنوعی و یا چه به صورت طبیعی در بدن ایجاد شود ،در نهایت بدن تجربه ای را خواهد نمود که به آن احساس لذت بردن نام می دهند.  اما هدف تعریف لذت بردن نیست زیرا که تعریف هر چیزی می تواند در علوم مختلف متفاوت باشد اما آن چیزی که خیلی مهم است و می خواهیم در مورد آن در اینجا بحث کنیم ،این است که :

 


چگونه ما می توانیم لذت ببریم ؟

 از چه چیزهایی لذت می بریم  ؟

چرا باید لذت ببریم؟

آیا لذت بردن پدیده ای شرعی است ؟

آیا لذت بردن در قومها و یا در عرضهای جغرافیایی متفاوت و یا در کشورهای متفاوت و.... یکسان بوده است ؟

و...  که به این سوالات به مرور جواب خواهیم داد.بنابراین این تعریف هر آنچیزی که باعث شود ترشح هورمون ایجاد شود باعث شادی می شود . بنابراین به راحتی ثابت شد که لذت بردن برای هر فردی می تواند نسبی باشد . به این معنی که هر چیزی که باعث ایجاد شادی در یک نفر می شود لزومی نمی تواند محرکی برای ایجاد شادی در افراد دیگر باشد .بنابراین ثابت می شود که "شاد بودن " ماننند بسیاری از پارامترها ، پدیده ای کاملا نسبی است .همانند زیبایی ،احساس خوشبختی و... . چرا که تمام این موارد تاثیر گذار بر ساختار مغز انسانها دارد . و این تحریک مغزی حتی می تواند به وبه صورت مصنوعی در آزمایشگاه به وسیله ی الکترودها ی برقی نیز ایجاد شود .

اما سوالی که اینجا به وجود می آید این است که چه عواملی در ایجاد لذت در افراد موثر هستند ؟

البته جواب این سوال بسیار گسترده است . و به بسیاری از پارامترها بستگی دارد . که سعی می کنیم بسیاری از آنها را بررسی کنیم :اولین پارامتر لذت بردن از طریق آموزش در دوران کودکی است . به این معنی که مردم عموما از آن چیزیهایی لذت می برند و احساس شعف می کنند که اقوام آنها که در آن مکان زندگی می کرده اند ،از آنها لذت می برده اند . بنابراین نقش اکتسابی لذت از طریق اقوام و به خصوص والدین و خواهران و برادران فرد بسیار مهم و کلیدی است .اگر چه امروزه افراد با سرعت بیشتری به بلوغ اجتماعی می رسند و با توجه به وجود گسترده ی وسایل ارتباط جمعی به سرعت خود علایق خود را از والدین و قوم خود جدا می کنند ولی هنوز هم در جوامع ابتدایی تر که گستردگی ارتباطات زیاد نیست ،لذت بردن و شیوه ی ابراز و نمایش آن تحت تاثیر قومی می باشد که در آن زندگی می کنند .

اما عامل بعدی که باعث "لذت " می شود بستگی به مکان جغرافیایی و عادات محیطی و پتانسیلهای محیطی آن سر زمین خاص می شود که فرد در آن زندگی می برد . تصور کنید که فردی امروز در سرزمین کوهستانی زندگی می کند و بنابه شرایط آن محیط از کوه نوردی ،کندن کوه برای ایجاد غار و... تفریخات دیگر لذت می برد چرا که اصولا بینش دیگری از از انواع دیگر "لذت " که مردم نقاط مختلف دارند، ندارد . در نتیجه آن چنان که ذکر شد "لذت "در هر محیط تابع شرایط و پتانسیلهای موجود آن محیط است .و نمی توان آنچیزی را که برای یک گروه خاص باعث لذت بوده است را برای قوم دیگری تجویز کرد چرا که ممکن است برای قوم دوم اصلا جذابیتی نداشته باشد و لی راههایی هم برای تغییر آداب و عادات لذت بردن وجود دارد که آنها را با هم مرور خواهیم کرد.

اگر چه تغییر آداب لذت بردن بعد از سن بلوغ و حتی نزدیک به آن می تواند تغییر جهت دهد ولی عموما شیوه ی لذت بردن بستگی زیادی به محیط زندگی افراد دارد . البته فراموش نکنیم که موارد لذت بردن نیز بستگی زیادی به سن ،جنسیت ،سطح تحصیلات ومیزان ثروت و... دارد .با این تفاسیر ی که ذکر شد دید ه می شود که لذت بردن از امورمختلف که کاملا متغییر و هم کاملا اکتسابی است .

اما اگر بخواهیم این بحث را هم به نوعی به بحث جهانی شدن و یکپارچه شدن فرهنگ ها پیوند بدهیم این سوال بزرگ در ذهن پیش می اید که آیا می توان علایق و موارد مودرد توجه انسانها را منطبق بر هم کرد به عبارت ساده تر آیا می توان کاری که عموم مردم از یک چیز به یک میزان لذت ببرند ؟آیا می توان به گونه ای برنامه ریزی کردکه همه ی مردم دنیا را مجبور(خواسته و یا ناخواسته )به یک چیز علاقه مند شوند؟

البته پاسخ به این سوالات مدتهای مدیدی است که سرمایه داران کل دنیا را مشغول به خود کرده است و اینان سرمایه گذاری های بسیار عظیمی برای فهم و پاسخ به این سوالات داشته اند . و ناگفته نماند که پاسخ دادن به ایتن سوالات البته بسیار مهم و با ارزش است به این دلیل که : به خاطر داشته باشیم اگر لذت بردنه و توجه به امور مختلف در افراد ثابت نیست و اگر بسیار تابع محیط می باشد در نتیجه آن گروه و افرادی در متوجه کردن علایق مردم به خود برنده ی میدان خواهند شد که بیشترین توجه و سرمایه گذاری را برای جذب و بازار یابی این علایق کرده اند . خارج از این که بخواهیم راههایی را اسم ببریم که بتوان به وسیله ی آن علایق مردم را کنترل کردن و لذت بردن آن ها را به آن مسیری که ما می پسندیم منحرف کرد ،باید پاسخ دهیم که آیا این امکان پذیر است ؟

جواب این است که چون میزان لذتهای افراد به همان عواملی که اسم بردیم بستگی دارد پس در نهایت امکان پذیر است که توجه ی افراد را به خود جلب کنیم .

گروهی از مردم در هر اجتماعی از تنوع در امور دنیا لذت می برند به عبارت دیگر چون این افراد انسانهایی برون گرا هستند دارای لذت های کاذب بوده و لذت های خود را هم به سرعت عوض می کنند .

گروهی از مردم دنیا درون گرا هستند و با امور درونی و متصل به روح و درون انسانها ارضا شده و از آنها لذت می بند . مانند گروه دانشمندان و متفکران و.... این گروه دارای علایق خاصی هساتند و به سختی علایقی را که جزو هدفشان از زندگی است را تغییر می دهند.برای جذاب علایق گروه اول راه زیاد سخت و طولانی نیست چرا که اصولا این افراد بسیار متوجه به اطراف خود هستند و چون هدف مشخصی را برای خود تعریف نکرده اند به سرعت می توانند علایق و سلایق خود را تغییر دهند(فراموش نکنید که این نوشته جنبه ی تعریف و تمجید یا انتقاد از گروهی را ندارد )بنابراین می توان با کمی تبلیغ و سرمایه گذاری و تغییر در ذائقه ی راههای لذت بردن این افراد را تغییر داد و به سمت خود جلب کرد . البته این جلب توجه کردن می تواند از طریق گروههای سرمایه داری باشد و هم حتی از طرف گروههای مذهبی !متانند کلیسایی که در نیویورک پارکینگ رایگان را در اختیار مردم می گذا رد به شرطی که شما تنها 10 دقیقه پای صحبت ایشان بنشینید و به مرور به این طریق مذاق افراد را به سمت سخنان خود تغییر داده و آنها را عادت می دهند به این کار و تاثیری را که می خواهند از این طریق به دست می آورند . و یا شرکت عطر تبلیغاتی که از زنان زیبا برای تبلیغ خود استفاده می کند به این معنی که اگر شما هم از این عطر استفاده کنید مانند این فرد خواهید شد و... .

اما کار برای گروه دوم بسیار سخت است چرا که افراد برون گرا بسیار سخت تر انعطاف نشان می دهند چرا که آنها دارای هدف هستند و لذت بردن خود از اطراف را هم بر مبنی هدفشان تعریف می کنند و این کار را برای هر گروه میزبانی سخت می کند .

امروزه دولتها راههای گوناگونی را برای جذب علایق افراد به کار می برند که این در حقیقت همان سیاستهای پنهان دولتها در جذب کردن افراد به خودشان است .

مثلا تصور کنید اگر دولتی درصدگروه دوم (گروه درون گرا )را در بین کل مردم خود کاهش دهد و با برنامه ریزی در آموزش و پرورش خود افراد را به میزان گسترده تری (برون گرا )تربیت کند راه برای جذب و در بند کشیدن علایق اقشار مختلف مردمی را برای خود بسیار بسیار راحت کرده است .برای مثال فرض کنید شما فردی باشید که اصلا به استفاده از عطر علاقه ای نداشته باشید و یا اصلا برای شما استفاده از جذابیتی نداشته باشد چه اتفاقی می افتد ؟ شما اصلا عطر نمی خرید ! ولی البته این کاملا به ضرر شرکتهای تولید کننده ی عطر است در نتیجه سرمایه گذاران بزرگ که بیشترین مالیاتها را به دولتها می دهند در حقیقت جهت دهنده ی فعالیتهای فرهنگی دولتهای سرمایهداری هم هستند . پس تصمیم می گیرند که از بچگی کودکان را به استفاده از عطر تشویق و ترغیب کنند !پس شما هم خواه و ناخواه وقتی که بزرگ می شود مصرف کننده ی پرو پا قرص عطر می شوید (والبته این عادت خوبی است !)اما آن چیزی که مربوط به این متن می شود این است که هم عطر فروش و هم دولتها ی سرمایه داری به شدت از این عادت و لذت شما استفاده می کنند و استقبال می کنند ! دقیقا به همین دلیل است که تریبیت کودکان در کشورهای سرمایه داری به شدت وابسته به سیاستهای دولتها است و در حقیقت افراد همانی هستند که دولتها و البته در اصل سرمایه دارها می خواهند !در حقیقت در دنیای امروزیاکثر انسانها وسیله هایی برای کسب در آمد و سرماهیه ی بیشتر برای صاحبان سرمایه هستند و این کاملا تاسف انگیز است .(امیدوارم بر داشت نشود که من با تکنولوژی روز و استفاده از فانتزی های دنیا مخالف هستند !)

البته این اتفاق تنها در مورد پول و سرمایه اتفاق نمی افتد .بلکه در زمینه های معنوی نیز می توانداتفاق بیافتد که به آن "استفاده ی ابزاری از دین " می گویند . قبلا گفتیم که سلایق ملتهای مختلف در لذت بردن کاملا متفاوت اسنت . حتی گروهی از ملتها نیز برای اینکه سلایق مردم خود را جذب به خود کنند و از به این وسیله بتوانند استفاده کنند شروع به تبلیغ موارد مورداعتقاد افراد می گذارند و از آن استفاده می کنند . همان طور که کشورهای سرمایه دارای فاراد را در بند خود می کشند ایشان نیز با ترویج ویا تحریف اعتقادات مردمی آنها را به گونه ای دیگر در بند خود می کشند . مثل اینکه مثلا بگوییم زنها اصلا نباید از خانه خارج شوند (به استناد به این حدیث جعلی و... ) در نتیجه نیمی از مردم جامعه به این طریق خانه نشین و کاملا در بند خواهند شد و. بدیهی است کنترل نیمی از مردم بسیار آسان تر از همه ی مردم است !! و مواردی اینچنین که بسیار اتفاق می افتد .

یک خاطره ی مرتبت : روزی در حرم امام رضا نشسته بودم و چون خیلی شلوغ لبود و نزدیک نماز افراد مجبور بودند از بین خطوط رفت و آمد کنند و از این بین خانمی که تمایل نداشت کسی از جلوی او رد شود ،چند بازر راه را بست و به مردم می گفت از پشت و یا جلوی او رد شوند بعد از مدتی که خسته شد گفت :حالا فهمیدم چکار کنم !

بعد قرآن خود را روی زمین پهن کرد!!و هرکسی که می خواست از جلوی او رد شود لاجرم مجبور بود که از روی قرآن رد شود و او داد و فریاد می کرد که چرا از روی قرآن مجید رد می شوید وبه قرآن بی احترامی شد !(گذاشتن قرآن روی زمین بی احترامی نیست؟؟!!ولی رد شدن از آن... !) به این می گویند استفاده ی ابزاری از دین !! به این راحتی افراد با دین به اهداف خودشان می رسند .

 


نوشته شده در سه شنبه 89/6/23ساعت 3:9 صبح توسط آ.معماری نظرات ( ) |

قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت

کد نوحه

کد مداحی