سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ متفکران

عالم خلق و عالم امر

آیه 54 سوره اعراف است:

"ان ربکم الله الذی خلقالسموات والارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثاً والشمس والقمر والنجوم مسخرات بامره الا له الخلق والامر تبارک الله رب العالمین" خدای شما (همان) خداوند (بزرگ که او را خدای خدایان میپندارید) است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر تخت قرار گرفت، روز را به (پرده) شب که همواره (یا شتابان) در پی او است میپوشاند، خورشید و ماه و ستارگان به فرمان اویند، آگاه باشید آفرینش (جهان) و فرمان (یا فرمانروایی جهان) از او است. جاوید باد خداوند، خدای جهانیان.

در این آیه در جمله " أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ " مراد از خلق چیزی و مراد از امر چیزی دگر باشد. چنانچه آورده شده است[1] :

 بر حسب آیه" أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ" و از جهان طبع و عالم شهادت و هر چه مورد اشاره قرار میگیرد و بحواس ظاهرى مورد حس قرار میگیرند عالم خلق معرفى میشوند و از عالم برزخ و قیامت و آنچه بیکى از حواس باطنى مانند نفس و قلب و عقل و روح مورد احاطه قرار بگیرد عالم امر خواهد بود و عالم امر عبارت از موجودات منزه و قدس که حضرت احدیت آنها را آفریده براى بقاء از قبیل روح و عقل و قلم و لوح و عرش و جنت و دوزخ و جهت نامیدن آنها بعالم امر از نظر آنست که آنها را ساحت کبریائى به مشیت مطلقه ایجاد فرموده است و بدون اینکه سبب و یا واسطه داشته باشد بلکه نفس امر و مشیت و اراده بوده زیرا امر کبریائى حرف و یا صوت نیست بلکه جوهر وجودى قدس است.

در کتاب درخشان پرتوى از اصول کافى[2] در تفسیر کلمه ی "وجه الله " به خوبی عالم امر نشان داده شده است که :

"در نتیجه اینکه مظاهر فیوضات الهى که عالم امر و قول کن و کلمة اللَّه و ارواح قدسیه و قلم اعلى و مفاتح الغیب که وسایط ساحت کبریائى و عالم امر با عالم خلق هستند همه آنها باقى ببقاء ظلى ساحت کبریائى خواهند بود و آیه کریمه از آنها بکلمة وجه اللَّه تعبیر نموده است وجه للَّه که تفسیر بجمله الذى یؤتى منه شده عبارت از عالم امر که از مظاهر فیوضات کبریائى است و خیر محض و کلمات صدق و قول حق منزه از تغییر و زوال است و بجز بساحت کبریائى تعلق نخواهد داشت.

از این رو نیز باقى و ابدى خواهد بود زیرا زوال و تغییر و تحول در اثر تعلق بماده و حرکت و قوه و زمان است و موجود مجرد که از همه تعلقات منزه باشد هرگز زوال پذیر نخواهد بود زیرا فرض عدم آن بفرض زوال علت فاعلى و غائى آنست و فاعل و مقصد مظاهر فیوضات مقام کبریائى است".

موجودات عالم امر فقط وابسته بذات کبریائى خواهند بود و هرگز تعلق بماده و حرکت و زمان و استعداد و فناء نخواهند داشت و هر موجودى که باین علائق‏وابسته نباشد قابل عدم و زوال نخواهد بود زیرا فناء هر موجودى در اثر فناء و زوال اسباب آن است و از نظر تجرد قدسیان و نیروهاى قاهره و مدبره فقط زوال آنها از لحاظ سبب فاعلى و غائى خواهد بود و سبب فاعلى و غائى قدسیان و نیروهاى غیبى ساحت کبریائى است. بر این اساس هر موجود عالم امر باقى ببقاء اللَّه تعالى خواهد بود و هم‏چنانکه موجودات عالم خلق بر اساس فناء و تزلزل و تجدد و هر لحظه باقى با لقاء اللَّه تعالى خواهد بود".

با مطالعه ی مطالب بالا به راحتی می توان نتیجه گیری کرد که مراد از عالم خلق همین دنیای مادی است و مراد از عالم خلق دنیای کبریایی است . اما نکته ی مهم این است که آیا این دو عالم از هم جدا هستند و اصولا رابطه ی آ«ها با یکدیگر چگونه است ؟  جواب این است که به استناد اینکه چون خداوند "احد " است بنابراین  همه ی عوالم در داخل یکدیگر بوده و از هم جدا نمی توانند باشند .چرا که در این صورت از یگتنگی و وحدت در خواهند آمد و این کاملا با معنی "احدیت " منافات داردبنابراین   عالم امرو عالم خلق هم در داخل یکدیگر بوده و در نتیجه عمومامی تواند به یکدیگر تغییر کنندچنانچه روایات گسترده ای از ظهور جسمانی فرشتگان در جنگهای بدر و... که در قرآن کریم هم به آن اشاره شده است وجود دارد . و روایات مختلفی بر دیده شدن فرشتگان به وسیله ی امامن و حتی بالا تر از آن دیده شدن معنی ی امور به وسیله ی پیامبر و امامان وجود دارد . به طوری که روزی امیر المومنین (ع) در حین کار کرد زن بسیار زیبایی را در مقابل خود به طور دفعتا می بینند و متوجه می شوند که او دنیا و به عبارت دقیق تر سمبل دنیا است و به او می گویند برو که من تو را سه طلاقه کرده ام . والبته هر کسی می داند که یک زن در حالت طبیعی نمی تواند کل دنیا باشد ولی این زن سمبل دنیا و زیبایی او" معنی" و باز تابی شایسته از مفهوم دنیا بوده است .در نتیجه نه تنها عالم فرشتگان بلکه بالا تر از آن عوالم معنی و هم می تواند به شکل مادی خود نمایی کند .و البته این نکته بسیار مهم است چنانچه در روایات است که در روز قیامت "زمان "می میرد و یا به روایتی دیگر سر برید ه می شود ! در حالت عادی ما زمان را میزانی برای سنجش می دانیم و آن را میزان را اگر چه قرار دادی می دانیم ولی چون تاثیر مادی بر روی عالم ماده دارد و اثر آن را بر روی موجودات درک می کنیم بلکه وجودش را می پذیریم . یعنی کسی را نمی توانید پیدا کنید که وجود "زمان " را منکر شود اگر چه در دوره های مختلف به شکلهای مختلفی آن را اندازه گیری می کرده اند . اما چون وجودش قابل اثبات است در نتیجه آنرا می پذیریم ولی در این روایات که خبر از مرگ آن را می دهند نشان می دهدکه زمان هم  مانند همه ی "معنی" های دیگر می تواند به شکل در آمده و مثلا در دوره ای مرگ آن هم فرا رسد . هم چنان که وقتی پیامبر (ص) در هنگام کندن خندق وقتی دو جره به وسیله ی چکشی که به سنگ می زنند می بینند خوشحال می شوند و می فرمایند ما روم زا فتح می کنیم و وقتی اصحاب با تعجب از او سوال می کنند که او از کجا اینقدر محکم این خبر را داده اند می فرمایند از دیدن این جرقه ها ! و این نشان می دهد که جرقه ای که به وسیله ی چشم دنیایی دیده شده خود نمادی از یک واقعیت ماورایی و یک تقدیر الهی بوده است که سالیان بعد اتفاق افتاده است . اگر چه معنی کردن و تفکیک ادغام دو عالم امر و خلق کاری بسیار دشوار بوده و حتما از دست امامان و پسامبر بر می آید ولی شاید در شکلی سخیف تر بتوان کار فالگیر ها را هم نمونه ای پست تر از این ارتباط با عالم بالاتر(البته فقط یک طبقه بالاتر به استناد روایات و قرآن ) دانست.

اما سوال دیگر عکس سوال اول است و اینکه آیا عالم خلق هم می تواند در عالم امر موثر باشد . در سوال اول تاثیر عالم امر و داخل بودن آن در عالم خلق گفته شد ولی در این سوال رابطهئ ی معکوس آن مورد بررسی است :جواب این است که البته این رابطه رابطه ای دو سویه است یعنی ما می توانیم با دعا کرد و یا استغفار کردن ویا اعمال نیک انجام دادن و یا با حتی با خوردن غذا های مناسب،تغییر در قسمتی و یا همه ی روش زندگیمان تقدیری را که در عالم بالا زده شده است را در حدودی تغییر دهیم . یعنی تغییر عالم امر به وسیله ی تغییر در عالم خلق و البته این مورد نیز احتیاج به یک جهان بینی و علم گسترده دارد و این امر هم به دلیل احتیاج به تسلط بر هر دو عالم قطعا تنها از طریق پیامبر و امامان امکان پذیر است . 

 

 

[1] درخشان پرتوى از اصول کافى، ج‏3، ص: 413

[2]  ج‏1، ص: 288



نوشته شده در شنبه 90/1/20ساعت 2:16 صبح توسط آ.معماری نظرات ( ) |

قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت

کد نوحه

کد مداحی