وبلاگ متفکران
با سلام . این عکس از محل تولد پیامبر (ص) است .از آنجایی که عربها اعتقادی به آثار باستانی ندارند. و به همین دلیل هیچ گونه توجه ای به آثار قدیمیان ندارند و همه را تخریب می کنند(پولداریه دیگه ،چکارش میشه کرد خلاصه اینکه یک ترک خیر خواه برای اینکه اعراب این خانه ی متبرک را خراب نکنند اون رو با پول خودش خریده(اینطور که به من گفتند!) تا آنها به دیلیل ملک شخصی بودنش نتوانند آن را خراب کنند . البته تا آنجایی که اطلاعات من قد می دهد کشورهای عربی از ترس اینکه بلای فلسطین سرشان نیاید مالکیت تمام خارجی را ندارند و باید حتما درصدی از ملک به اسم اتباع بومی باشد . احتمالا به همین دلیلهم بود که شایعه ی خراب کردن این خانه هم قوت زیادی داشت <**ادامه مطلب...**> این عکس هم که معرف حضور شما هست . در تاریخ آمده که ابتدا ناودون طلا نبوده،چوب بوده و بعد نقره شده و در این چند قرن اخیر طلا شده. جالب این جاست که جرم امیر المومنین نیز یک چنین ناودان طلایی دارد که البته مثل مکه شلوغ نیست ولی برای نماز خواندن در زیر آن هم در صف می ایستند. در ضلع جنوبی حرم است . این تصویر را با هزار بدبختی گرفتم! اون دوره ای بود که عربستان با ایرانی ها خیلی بد تا می کرد و اگه همه اجازه ی عکس گرفتن داشتن ولی تا می فهمیدن ایرانی هستی دودمانت را به باد می دادند! مخصوصا هم کج گذاشتمش که بدونید با چه بدبختی گرفتمش ******** این هم کوه عرفه هستش . همون کوهی که حضرت آدم برای توبه روی اون آمد . این کوه صخره ایست و انگار اینکه از روی هم قرار گرفتن تخته سنگها این کوه تشکیل شده . خود کوه ارتفاعی نداره ولی وقتی آدم اون بالا قرار می گیره انگار به آسمون خیلی نزدیک تره ! البته حضرت آدم وقتی اون خطا را انجام دادند . در مسجد کوفه در جایی که الان به نام مقام حضرت آدم هم نام گرفته است با پنج اسمی که به وسیله ی آنها توبه اش قبول می شود آشنا شدند . وگویی که با طی الارضی که داشته اند به این کوه برای توبه آمده اند . و البته گروهی هم می گویند که وقتی با آن پنج اسم آشنا شدند خداوند به وسیله ی جبریل این مکان را معرفی کرده اند به همین دلیل ایشان به این مکان هجرت کرده اندو 5 ماه در راه بوده اند (معادل 5ماه اکنون)منظور اینکه طی الارضی در کار نبوده . الله اعلم است. اما دلایل مختلفی برای نام گذاری این کوه وجود دارد :
«عرفات»: اسم منطقه خاصّى در نزدیکى مکّه است که در روز «عرفه»، وقوف در آنجا، از آداب حجّ است. درمورد تناسب نامگذارى آن، دیدگاهها متفاوت است: 1. از امیر مؤمنان (ع) نقل کرده اند که بدان دلیل این مکان را «عرفات» نام نهاده اند که ابراهیم (ع) هرآنچه را که در وصفش گفته اند، در اینجا و در این روز دریافت و شناخت. 2. بعضى دیگر در علّت نامگذارى این مکان به عرفات گفته اند: در اینجا بود که آدم و حوّا، پدر و مادر نخستین انسان، با یکدیگر آشنا شدند. 3. برخى نیز ارتفاع این نقطه را دلیل نامگذارى آن دانسته اند. 4. عدّه اى معتقدند بعد از آنکه فرشته وحى، آداب حجّ را در این مکان به ابراهیم (ع) آموخت، او گفت: «عرفتُ»؛ و علّت نام نهادن «عرفات» نیز از همین جا است. 5. پاره اى نیز مى گویند: ابراهیم (ع) در شب هشتم ماه ذیحجّه، آن خواب معروف را دید که طبق آن باید پسرش را قربانى مى کرد؛ و هنگامى که از خواب بیدار شد، تمامى طول روز را در این اندیشه بود که آیا خواب او وحى بوده است یا نه؟ و هم از این رو، روز هشتم، روز «ترویه» یا روز تردید و اندیشه نامیده شد. ابراهیم (ع) شب نهم، بار دیگر همان خواب را دید و همان پیام را دریافت؛ پس به این نتیجه رسید که خواب او نوعى وحى الهى است؛ و به سبب این دریافت درست، آنجا «عرفه» نامیده شد. 6. همچنین براساس روایتى، بدان دلیل این مکان خاصّ «عرفات» نامیده شد که «آدم» (ع)، به یارى فرشته وحى، در این سرزمین به گناه و لغزش خود اعتراف کرد و از پروردگار آمرزش خواست و آداب حجّ را فرا گرفت. «مشعرالحرام»: نیز مکان مقدّسى است که بجاآوردن نماز و دعا و نیایش و شب زنده دارى در آن، از آداب حجّ است. نام دیگر آن «مزدلفه» است که از «ازدلاف» به معناى «قرب و نزدیکى» گرفته شده است؛ و بدان جهت این مکان را «مزدلفه» نیز مى گویند که در آنجا دو نماز مغرب و عشا با هم خوانده مى شود، یا به اعتقاد برخى، زائران بیت در کنار یکدیگر به نیایش مى پردازند، و یا به عقیده گروهى دیگر، آدم و حوّا در این مکان به هم نزدیک شده اند. عدّه اى نیز مى گویند: فرشته وحى به هنگام آموزش آداب حجّ، به ابراهیم خلیل (ع) گفت: «ازدلف الى المشعرالحرام.» (ابراهیم! به مشعرالحرام نزدیک شو). ******** اینجا هم که معرف حضور همه هست . قربون غریبی امامنمان بروم که هنوز هم که هنوزه غریب هستند .
بر اساس اعتقادات سنی ها زنان نباید برای زیارت(که اصلا زیارت را قبول ندارند !)وارد قبرستان شوند . اگر چه روایاتی از پیامبر (ص) مبنی بر عدم مراجعه زیاد زنان به قبرستان وجود دارد که در جای دیگری در این وبلاگ بررسی کرده ام .ولی نه به این شوری ه شور ! یادم می آید وقتی دلم پر میزد تا تو شلوغی طواف کنندگان بتونم خودم رو به زور هم که شده به حجر اسماعیل برسانم(محل دفن اسماعیل (ع) پسر حضرت ابراهیم (ع) و 300 پیامبر دیگر)،خودم رو به زور کشوندم اونجا و دیدم که واقعا نماز خواندن در آنجا در حد غیر ممکن است . خلاصه خودم را به قسمت خانمها که در کنار نیم دایره و دور از پرده هستند رساندم دیدم خانمهای ایرانی به سلامتی خیلی راحت و بی دغذغه نه تنها نماز برای تک تک اعضای فامیلشان خوانده اند بلکه پاهایشان را هم که در این مدت ممکن است خواب برود دراز کرده اند و با فراقی باز در حال ختم دعاهای مفاتیح الجنان هستند تازه اونجا فهمیدم که زیارت کردن هم فرهنگ مخصوص به خودش را دارد که متاسفانه در مدارس آموزش داده نمی شود . تا اگر کسی فطرتا آدم بی انصافی باشد حداقل به خاطر خجالت از دانش مردم هم که شده رعایت حال دیگران را بکند .آخه خیلی ها دانسته و یا نادانسته از جهالت اطرافیانشان سوئ استفاده می کنند. حالا جرات داشتی به این خانمها به گویید که تو روبه خدا بلند شوید تا ما هم بتوانیم نصف رکعت نماز برای دلخوشی دل خودمان هم که شده بخوانیم .والا اون قادر مطلق که احتیاجی نداره!می دونید چرا می گم احتیاجی نداره ؟ چون متاسفانه این گروه فکر می کنند چون خدا(نعوذ بالله )محتاج به ورد و ذکر و ادعیه است . پس حتما باید تمام کتاب مفاتیح را سه باردر حجر اسماعیل ختم کنند تا خدا به خاطر این کار نیکشان به آنها پاداش دهد. دیگران هم بروند توی اون ازدحام خودشان مشکلشان را با خدای خودشان حل کنند . اصلا به اونها چه !! ********************************************************** این عکس لحظه ی طلوع خورشید از داخل هواپیما است . برای من جالب بود که لحظه ی انتشار نور خورشید را که تازه به جو زمین خورده است را ببینم . چون اون چیزی که ما واقعا از سطح زمین در لحظه ی فلق می بینیم در حقیقت دقیقه هایی بعد از خوردن نور خورشید بر جو زمین است . یعنی خورشید آنقدر بالا آمده است که نورش به چشم شخص بر سطح زمین رسیده است ولی هرچه ما بالاتر باشیم می توانیم اولین لحظه های انتشار نور بر جو زمین را در منطقه ی خود در یافت کنیم . ************************************************************* این هم فرودگاه جده است . جده یک شهر ساحلی است که البته امروزه دولت عربستان اجازه ی خروج از فرودگاه را به مسافران نمی دهد در صورتی که در سالهای گذشته گویی مسافران می توانستند با پاسپورت خود از فرودگاه خارج شوند تا نوبت پروازشان برسد ! به هر حال می گویند که بزرگترین فرودگاه چادری جهان است ؟!راست و دروغش با کسانی که می گویند ! ***************************** این هم خانه ی خدا سر ظهر مرداد ماه! یعنی سر 50 درجه گرما،با زمینی سوزان !البته برای کسانی که دوست دارند فقط خودشون باشند و اون خانه همین وقت بهترین موقع طواف هست.من هم البته همین موقع رفتم . باور کنید که اصلا گرمایی را حس نمی کردم ! انگار دیدنش از دور گرم تر از رفتن و طواف کردنش هست 
چون اگر اقتصادشان به توریسم گردشگری می چرخید و توریسم مذهبی نداشتند حتما دونه دونه آجرهای خونه هاشون رو هم مجبور می شدند حفظ کنند .مثل عراق می شد که 5 جا را به مانشان دادند و گفتند خانه ی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه اینجا بوده و درب ورودی هر کدام هم کلی فقیر بود که به علت تبرک محیط صدقه می خواستند . 
!!!
(زیر این چکشه من هستم که از کارهای بعضی ها چشم اونجوری شده !)
| قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |
من یک محقق ونویسنده هستم . نوشته های این وبلاگ از هیچ مکان و سایتی گرته برداری و کپی نشده است. بنابراین در هنگام کپی کردن از این وبلاگ حتما نام وبلاگ را هم در ذیل آن ذکر کنید .
