وبلاگ متفکران
5-رفتار نامناسب بعضی از مبلغان دینى
تحقیقات و نظر سنجى ها گویاى این حقیقت است که برخى از جوانان به خاطر دوستى و صمیمیت و ارتباط نزدیکى که با طلاّب و روحانیون خصوصاً طلبه جوان پیدا کرده که باید از آن بعنوان یک پدیده میمون و مبارک نگریست بعضا ممکن است رفتارى را مشاهده مى کنند و یا سخنانى را مى شنوند که موجب سستى و وهن آنها از دین مى گردد. بعنوان مثال اگر جوانى مشاهده نماید که یک روحانى در محفلى نشسته و مشغول صحبت و احیاناً غیبت دیگران است و توجهى به نماز در اول وقتش ندارد و یا در رفتار با کسى تندى مىکند این اعمال، تأثیر منفىاش را بر روحیه دیگران باقى مىگذارد. گاهى گفته مىشود که اگر واقعاً نماز در اول وقت آن همه فضیلت دارد پس چرا یک روحانى بعنوان مبلغ دین به آن توجه ندارد. این هم عاملى است که برخى از جوانان بیان مىدارند. علاوه بر موارد دهگانهاى که بیان شد عاملى چون مشکلات مادى، کاستى در تبلیغات، نداشتن مشوّق، مشکل ازدواج، وجود آلودگى اخلاقى برخى از محیطهاى محلى، عدم جاذبه کافى مساجد و مکانهاى عبادى و عدم رعایت مسائل بهداشتى در مساجد و نمازخانهها از دیگر عواملى هستند که در ترک و رویگردانى یا کم توجهى نوجوانان و جوانان به مسائل عبادى خصوصاً نماز تأثیر به سزایى دارند که باید در رفع و حلّ آن کوشا بود.
ادامه مطلب...
1-محیط خانواده و بى توجهى والدین
بى توجه بودن یا کم توجهى پدر و مادر یا مربى خانواده نسبت به فرزندان در محیط خانه و سطحى نگرى آنان در ابتداى نوجوانى فرزندان و یا احیاناً بى مبالاتى اعضاى خانواده نسبت به مسائل دینى خصوصاً فریضه نماز تأثیر بسزائى در تربیت فرزندان بجاى مى گذارد. بعنوان مثال فرزند اگر در خانه اى رشد نماید که در آن خانه کسى به نماز اهمیت ندهد و یا در قبال مسائل دینى خود را مسئول ندانند و یا خود اهل نماز باشند ولى فرزند خانواده را تحریض و تشویق به نماز ننمایند قطعاً فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد البته شاید در آینده بر اثر عوامل دیگر به نماز روى آورد که این احتمال ضعیفى است.
اینگونه از خانوادهها که فرزندانشان تمایل و گرایش چندانى به مسائل عبادى از خود نشان نمى دهند بر دو قسمند: یک گروه خانوادههایى هستند که والدین و مربیان آنان به نماز اهمیت نمى دهند و طبعاً فرزندانشان از آنان تقلید مى کنند. دسته دیگر خانوادههایى مى باشند که خود دیندار و اهل عبادتند و لیکن نسبت به فرزندان خود در این امر هیچ وقعى نمى نهند. نماز خود را مى خوانند و روزهشان را مى گیرند امّا از اینکه فرزندان به مسائل دینى پاى بند باشند یا نه براى آنها یکسان است. هرگز از فرزندان بعنوان پدر و مادر نمى خواهند که نمازش را بخواند و یا روزهاش را بگیرد. هیچ مسئولیتى را در قبال آنان احساس نمى کنند. گویا دین اسلام در مورد توصیه های دینی خود نعوذبالله دچار ظلم شده است که سعی می کنند کودک و نوجوان خود را از فرایض دینی منع کرده و یا با رفتارهای بی تفاوت خود این فرایض را سخت و غیر قابل تحمل جلوه داده و آن را تنها مختص بزرگ ترها بدانند .
حتی در بسیاری از موارد دیده شده است که سعی در این تلقین دارند که جوان باید خوشگذرانی !(از دیدگاه ایشان )کند و مومن و مقید بودن تنها برای وقتی است که فرد ازدواج می کند و یا پیر می شود !شاید بتوان یکی از مهمترین عوامل عدم تمایل گروهی از جوانان را همین روحیهی گسسته بودن و رها بودن از هر قید و بندی دانست . به عبارت دیگر فرهنگ راحت طلبی و بی مسئولیتی در جوامع فرزند سالاری به طور عمده باعث می شود کودک در بزرگسالی تمایلی به انجام امور سخت تر و دشوار تر از جمله انجام فرایض دینی نداشته باشد چرا که اصولا از بچگی هیچ مسئولیتی را در قبال خود و اطرافیان خود تجربه نکرده است .
در روایات به طور متعدد آورده شده است که کودکان خود را از بچگی به کم خوابی و یا بی نظمی محدود در ساعات خواب عادت دهید (امام صادق (ع) تا آنها در بزرگ سالی توانایی انجام امور مشکل تر را داشته باشند . حتی روایت است که حضرت زهرا(س) کودکان خود را در شب قدر بیدار نگه می داشته است و... در این موارد روایات زیادی وجود دارد که نقش قدرت بدنی و تمرینات محدود آن را در بزرگ سالی موثر می داند . بدیهی است نوجوانی که در طول دوران کودکی خود هرگز نوسانی در خداماتی که بهش ارائه می شده است ندیده و در خانه هیچ گونه سختی و مشقتی را ندیده است نمی تواند در سطح جامعه نیز فردی مسئولیت پذیر و سختی پسند باشد.
این افراد حتی در زمینه ی زندگی زناشویی خود نیز تحمل هیچ گونه سختی را نخواهند داشت و با کوچکترین ناملایماتی زندگی زناشویی خود را رها می کنند . همچنان که آمار بالای طلاق این را به اثبات رسانده است . اگر گذشتگان ما دستور می دادند که دختر با لبلس سفید عروسی می کند و باهمان لباس هم کفن می شود . اگر چه می تواند دستوری سخت گیرانه باشد امام در عمق این سختگیری نکته ای مهم خفته است و آن هم همانا طلب انعطاف و گذشت در زندگی زناشویی است البته از دختری که در آن زمان که این گفته وجود داشت این دختران در محیط خانه نقشی بسیاری موثر داشتند به طوری که حداقل نیمی از زندگی سخت آن روزگار را به دوش می کشیدند و این عادت را با خود به خانواده ی همسر خود می بردند .
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت